نشانعشق
ایکهمیپرسینشــانعــشـقچیــست؟
عـــشقچیزیجــزظــــهورمـهرنیست!
عـــشقیـــعنیمهــربـیچــــونوچـرا
عـــشقیـــعنیکــــوشــشبـــیادعــا
عـــشقیـــعنیمهــر بـیامـــا،اگــــر
عـــشقیـــعنیرفـــتـنِبــاپـــایســر
عـــشقیـــعنیدلتـپـیدنبـهـردوسـت
عـــشقیـــعنیجـــانمـنقربــاناوست
عـــشقیـــعنیخـــواندنازچشمـــاناو
حـــرفهـــایدل،بــــدونگـفــتــگـو
عـــشقیـــعنیعــــاشقبـــیزحــمـتی
عـــشقیـــعنیبـــوســهیبـیشهــوتی
عـــشق،یـــــارِمــهــــربــــانزنـدگی
بــــادبـــــانونــردبــــانزنــــدگــی
عـــشقیـــعنیدشــتگلکـــاریشـــده
درکـــــویـــریچشمهایجـــاریشـده
یـــکشقایــقدرمیـــــاندشتِخــــار
بـــاورامــکانبــــایـکگــــلبهــــار
بسم رب الشهدا و الصدیقین
خدایا... هرگاه دلم رفت تا محبت کسی را به خود گیرد
تو او را خراب کردی
به هر که و به هر چه دل بستم
تو دلم را شکستی
..عشق هرکسی رابه دل گرفتم
قرار از دلم گرفتی
...و این چنین کردی تا به غیر از تو
محبوبی نگیرم
..و به جز تو ارزویی نداشته باشم
خدایا تورا بر این همه نعمت شکر میکنم
(شهید مصطفی چمران )
بسم رب الشهدا و الصدیقین
پرسش شد ز مولای دین شیرحق ز تفسیر ایمان از آن میر حق
بگفتا چنین صاحب ذوالفقار که برچهار ستون است ایمان استوار
یکی صبر باشد و دیگ ر یقین دگر عدل است و جهاد است قرین
بود صبر بر چهار رکن استوار که شوق و هراس زهد و هم انتظار
تپد قلب هرکس به شوق جنان به سردی گراید شهوت در آن
هر آنکس بترسد ز آتش و نار کند از نبایسته ها ننگ و عار
هر آن کس که زاهد شود در جهان مصیبت ز بهرش بگردد روان
و هر کس بود مرگ را چشم انتظار شتابد به نیکی بدین رسم و راه
سوار است بر چهار پایه یقین یکی بینش هوشمند و وزین
یکی حکمت است در سخن و بیان دگر پند از عبرت دیگران
و دیگر بود سنت نسلها که می زیستند قبل از این فصلها
هر آن کس گشاید دو چشم هوشیار نمایان ببیند حکمت به کار
به هر کس که حکمت نمایان شود شناسد عبرت و پند دان شود
و عدل نیز دارد همی چهار ستون که بیم دارد از آن همی خصم دون
یکی ژرف است باشد گران دگر دانش است بس عمیق و چو آن
درخشنده حکمی است آن دیگری بود حکمت ریشه دار آخری
هر آن کس که فهمید جایش دهند به ژرفای دانش راهش دهند
هرآن کس بودش ژرف فکر و متین عبث نگذراند ایام و دین
کند زندگانی آنچنان با کسان که تحسین کنند رفتگان و پسان
( قسمتی از شعر تفسیر ایمان – سروده جانباز ارجمند مهندس راهنشین )